loading...
تابستونی ها
آخرین ارسال های انجمن
سجاد محمدی بازدید : 53 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (0)

۱۰ دقیقه آخر امتحان …
زمان تغییر دادن جواب های صحیح به غلط !
::
::
به بابام میگم خوب ماهی ۴۰هزار تومن یارانه ی منو میخوری به روی خودتم نمیاریااا
برگشته میگه حاضرم ماهی ۴۰۰ تومن بدم ریختتو نبینم !!
فک کنم منو توی زنبیل از روی آب رودخونه برداشتن
::
::
دختر داییم ۴سالشه اومده میگه : باست نقاشی تشیدم !
من : عزیزم بده ببینم !
دختر داییم : منو دوش دالی ؟
من : معلومه جیگر !
دختر داییم : خیل خب ! این تویی اینم منم … اینام بچه هامونن !
من ۴سالم بود با شب اِدراری دست و پنجه نرم میکردم !
::
::
دکمه روشن کردن کولر باید همه جای خونه باشه
دکمه خاموششم تو انباری زیر دبه سیرترشی
واسه اینکه دست بابا بهش نرسه !
::
::
تو این سریالها بچه شون کار بد که میکنه، میگن برو تو اتاقت بیرون هم نیا
ما بچه بودیم اتاق نداشتیم، به خاطر همین میگرفتن مثل خر کتکمون میزدن
::
::
رفتم بانک به تحویلدار گفتم : میخوام یه حساب مشترک باز کنم !
میپرسه با کی ؟
گفتم : با یکی که خیلی پول داره …
گفت : خودتو مسخره کن !
اعصابا هم ضعیف شده ، ملت کارشونم درست انجام نمیدن !
::
::
شما یادتون نمیاد (شایدم بیاد)
قدیما تلویزیون خاله بهار و بستنیا رو میذاشت
همیشه بعد از دیدنش هوس بستنی می کردم!
بستنیا . . بستنیا !
دست کی بالا ؟
دست بچه ها !

برای دیدن بقیه اس ام اس های خنده دار به ادامه مطلب مراجعه کنید

۱۰ دقیقه آخر امتحان …
زمان تغییر دادن جواب های صحیح به غلط !
::
::
به بابام میگم خوب ماهی ۴۰هزار تومن یارانه ی منو میخوری به روی خودتم نمیاریااا
برگشته میگه حاضرم ماهی ۴۰۰ تومن بدم ریختتو نبینم !!
فک کنم منو توی زنبیل از روی آب رودخونه برداشتن
::
::
دختر داییم ۴سالشه اومده میگه : باست نقاشی تشیدم !
من : عزیزم بده ببینم !
دختر داییم : منو دوش دالی ؟
من : معلومه جیگر !
دختر داییم : خیل خب ! این تویی اینم منم … اینام بچه هامونن !
من ۴سالم بود با شب اِدراری دست و پنجه نرم میکردم !
::
::
دکمه روشن کردن کولر باید همه جای خونه باشه
دکمه خاموششم تو انباری زیر دبه سیرترشی
واسه اینکه دست بابا بهش نرسه !
::
::
تو این سریالها بچه شون کار بد که میکنه، میگن برو تو اتاقت بیرون هم نیا
ما بچه بودیم اتاق نداشتیم، به خاطر همین میگرفتن مثل خر کتکمون میزدن
::
::
رفتم بانک به تحویلدار گفتم : میخوام یه حساب مشترک باز کنم !
میپرسه با کی ؟
گفتم : با یکی که خیلی پول داره …
گفت : خودتو مسخره کن !
اعصابا هم ضعیف شده ، ملت کارشونم درست انجام نمیدن !
::
::
شما یادتون نمیاد (شایدم بیاد)
قدیما تلویزیون خاله بهار و بستنیا رو میذاشت
همیشه بعد از دیدنش هوس بستنی می کردم!
بستنیا . . بستنیا !
دست کی بالا ؟
دست بچه ها !
::
::
دختری از کوچه باغی میگذشت
یک پسر در راه ناگه سبز گشت
.
در پی اش افتاد و گفتا او سلام
بعد از آن دیگر نگفت او یک کلام
.
دختر اما ناگهان و بی درنگ
سوی او برگشت مانند پلنگ
.
گفت با او بچه پروی خفن
می دهی زحمت به بانویی چو من؟
.
من که نامم هست آزیتای صدر
من که زیبایم مثال ماه بدر
.
من که در نبش خیابان بهار
میکنم در شرکت رایانه کار
.
دختری چون من که خیلی خانمه
بیشت و شش ساله،مجرد،دیپلمه
.
دختری که خانه اش در شهرک است
کوی پنجم،نبش کوچه،نمره شصت
.
در چه مورد با تو گردد هم کلام
با تو من حرفی ندارم والسلام!!!
::
::
از خدا میخوام موانع رو از سر راهت برداره …
آخه خر نمی تونه مثل اسب از موانع بپره !
::
::
همون وقتی که ترجیح داده شد به جای تابلوی “از سرعت خود بکاهید”
از “سرعت گیر” استفاده بشه ، بشر فهمیده بود که به شعورش امیدی نیست !
::
::
مامانم داشت آشپزی میکرد رفتم ناخونک بزنم
با یه خشم عجیبی گفت این روغنو میریزم رو صورتتا !
یعنی ۱۹سال جلبک پرورش داده بود اینجوری رفتار نمی کرد باهاش
::
::
با توجه به این که قهوه تقریبا پانصد سال است که کشف شده
به نظر شما قبل از کشف قهوه، رنگ قهوه ای چه رنگی بوده !؟
::
::
شما یادتون نمیاد ،
خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز بود
یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم !
::
::
اینایی که میگن با پوست خود مهربان باشید ،
اینا لذت ترکوندن جوش رو نچشیدن !!
::
::
بچه های امروزی رو نمیتونم درک کنم :
بهش آدامس موزی میدم ناز میکنه میگه این آدامسا بو میدن و بدمزه ن نمیخورم !
زمان ما آدامس موزی خدایی میکرد ؛
ما اول کاغذشو نیم ساعت لیس میزدیم بعد میرفتیم سراغه خودش !
::
::
قرار بود با یه اسب سفید برم دنبال دخترِ آرزوهام
بعد به این نتیجه رسیدم “خوو لامصب یکی دو تا نیستن که !”
حالا قرار شده یه وَن بگیرم یکی یکی برم دنبالشون ! والـــــــــا !!
::
::
توصیه بابام به من موقع رانندگی
سر کوچه ها یواش تر بپیچ ؛
شاید یکی بی شعورتر از تو پیدا شد که از اونور بیاد
::
::
دقت کردین تو همه فیلما نگهبان ها مشغول خوردن هستن
و دزدا براحتی اونا رو خلع سلاح میکنن ؟!
آخه چرا ؟!
::
::
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام :
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیار، سفره پهن کن !!
محبت همینجوری داره میپاچه رو در و دیوار
::
::
خـــــوبی که از حد بگزرد دانــــــا هم خیال بد می کنه !
نادان که دیگه جای خودشو داره !
::
::
شما یادتون نمیاد ،
برای درس علوم، لوبیا لای دستمال سبز میکردیم،
میبردیم سر کلاس پز میدادیم
::
::
عاقا ما یه دایی داریم وقتی باهاش اسم فامیل بازی میکنیم
اگه مثلا اسمو نوشته باشه شیوا فامیلو مینویسه شیوایی ،
اگه حیوونو بنویسه شیر اشیا رو مینویسه شیر پلاستیکی !
یه بارم حیوون با ک رو نوشته بود کک
حالا دیگه خودتون کک پلاستیکی رو تصور کنین دیگه !
::
::
به یارو میگم از اینجا چطوری میشه برم میدون ونک ؟
میگه باید بپرسی !
بهش گفتم به نظرت الان دارم آفتاب بالانس می زنم ؟
::
::
پسر تو ۵ سالگی: مامان جون دوست دارم
مامان: منم دوست دارم عزیزم
پسر تو ۱۶ سالگی: مامان جون دوست دارم
مامان: برو پی کارت پول ندارم!
پسر تو ۲۵ سالگی: مامان جون دوست دارم
مامان: حالا بگو کی هست! کجا میشینه! کجا دیدیش؟
::
::
یه سری آدما هستن که وسط امتحان بهت میگن فلان سوال رو برسون،
تو هم با هزار مشقت جواب اون سوال رو بهش میرسونی
بعده اینکه جواب سوال رو مینویسه بهت میگه مطمئنی درسته؟
ای کاش مجازات قتل اعدام نبود !
اون موقع بهش نشون میدادم جواب سواله درسته یا نه !
::
::
به من پیله نکن !
پروانه نمیشی
کتک میخوری
::
::
تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ،
مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟ میگم چرا ؟!
میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟
::
::
الان کامپیوترم خودش ری استارت شد !
فک کنم فهمید من تشنمه
::
::

استاتوس های خنده دار
یه قانونی هست که میگه اگه بری کره مریخ
اونجا سیگار بکشی
بابات یهو اتفاقی اونجا داره رد میشه !
::
::
حیف که من ترم آخرم
وگرنه تصمیم گرفته بودم از ترم بعد بخونم
::
::
بعضی شبا که خوابم نمی بره، یه جوری که مغزم بشنوه می گم:
خوب! برم یه کتابی بیارم بخونم…
هیچی دیگه، اصلا بیهوش می شم!
::
::
ﻗﺒﻠﻨﺎ ﯾﺎﺭﻭ ﻣﻴﺮﻓﺖ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺩﺧﺘﺮﻩ ۱۵ ﺳﺎﻝ ﻣﻨﺘﻈﺮﺵ ﻣینشست
ﺍﻻﻥ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﺗﺎ ﺳﺮ ﻛﻮﭼﻪ ﺑﺮی ﻣﺎﺳﺖ ﺑﺨﺮﯼ
::
::
امروز خسته از سر کار برگشتم خونه خودمو پرت کردم رو مبل،
داداشم پا شد رفت یه لیوان آب برام آورد
با تعجب گفتم چه شده مهربون شدی ؟!
گفت امروز تو کلاس دینی گفتن :
یه نفر به یه سگ خسته آب داده رفته بهشت !
::
::
امشب پر از بغضم رفیق ، شانه ات ساعتی چند ؟؟
چی ؟؟ ۵۵۰۰ ؟؟ چه خبره ؟ مارو بگو به تو میگیم رفیق … نخواستیم آقا
::
::
تجربه بهم ثابت کرده که از یه سنی به بعد
دیگه نباید در پیشگاه والدین گرامی از افعال پرسشی استفاده کرد!
برای مثال:
میشه من امشب با دوستام برم بیرون؟ (شکل غلط)
من رفتم بیرون! (شکل صحیح)
::
::
پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم ،
میگه مبارکه عین رو بالشیای خدا بیامرز مادربزرگمه !
::
::
دیشب با داداشم نشستیم پای هندونه !
جاتون خالی با قاشق تمام مغزش رو تراشیدیم و خوردیم
بابام از اونور داد میزنه میگه : یه ذره هندونه بزارید بمونه روی اون پوست
تا رومون بشه بزاریمش دم در ! اینجوری مردم فک میکنن بز تو خونه بستیم
::
::
یکی رفته آتلیه عکس انداخته فقط واسه پروفایل فیس دوقش ؛
یکی هم مثل من ۲ساله دانشگاه میگه ۶قطعه عکس بیار واسه پروندت !
::
::
شما یادتون نمیاد ،
یکی از بازی محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود ،
با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیستها ،
یا ضرب المثل یا چیستان . . .::
::

تازگی به این نتیجه رسیدم که،
من از اول هم به جای کودک درون یه پیرمرد درون داشتم
کصافط نذاشت بچگی کنیم …!
::
::
آینده شغلی معدل در ایران چیست؟
معدل ۱۹-۲۰= دکتر، مهندس، استاد
معدل ۱۹-۱۷= معلم
معدل ۱۷-۱۴= کارمند
معدل۱۴-۱۲= مدیرعامل
مردود= میلیاردر
::
::

نام شوهر در زمانهای مختلف
زمان آشنایی : مرد رویاهام
زمان نامزدی : عشقم
زمان ازدواج : هم نفسم
بعد از یک ماه : جان دلم
بعد از دو ماه : سایه سرم
بعد از سه ماه : شوهرم
بعد از یک سال : آقا بالاسر
بعد از دو سال : بخور و بخواب
بعد از سه سال : نره غول
بعد از چهار سال : لندهور
پنج سال بعد : مرتیکه نفهم بی شعور مفت خور نمک نشناس
ده سال بعد : خبر مرگت ایشالله !
::
::
من اولش یه گوله نمک یددار بودم بعدش دستو پا در آوردم …
گفتم شما هم درجریان باشید !
::
::
از امتحان برمیگردیم ، بابا مامانمون میپرسن چطور بود ؟
میگیم عالی بود قبول میشم ! میگن لاف نزن راستشو بگو !
بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم ؛
میگن مسخره بازی درنیار راستشو بگو !
ما باید به کدوم سازشون برقصیم ؟

::
::
من بالاخره یه وسیله نایلون جدا کن از لواشک اختراع میکنم تو جشنواره خوارزمی ارائه میدم !
::
::
ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺧﺎﺭﺝ ﺍﻭﻝ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ
ﻣﯿﺮﻡ ﺭﻭ ﺗﻮﺍﻟﺖ ﻓﺮﻧﮕﯽ ﻣﯿﺸﯿﻨﻢ ﻣﯿﺨﻮﻧﻤﺶ
::
::
ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻮﻣﻬﺎﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺳﺮ ﺗﻪ ﯾﮏ ﮐﺮﺑﺎﺳﻨﺪ !
ﻧﺎﻣﻮﺳﺎً ﻭﺍﺳﻪ ﺷﻤﺎ ﻋﺒﺎﺱ ﻗﺎﺩﺭﯼ ﺑﺎ برد پیت ﯾﮑﯿﻪ !؟
اگه آره بگین ما الکی انقدر باشگاه نریم !…
::
::
شمام وقتی از خواب بیدار میشید ، چند دقیقه تو جاتون میمونین تا لود بشین آیا ؟
::
::
ﻟﺬﺗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻥ ﺷﻤﻊ ﺗﻮﻟﺪ ﮐﺲ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﺴﺖ ، ﺩﺭ ﺗﻮﻟﺪ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﻧﯿﺴﺖ !
::
::
ﺻﺪﺍﯼ ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﻧﻤﯿﺰﺍﺭﻩ ﺑﺨﻮﺍﺑﻢ !
ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺑﭽﻪ ﺩﺍﺭ ﺑﺸﻢ ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻣﯿﺰﺍﺭﻣﺶ ﭘﺮﻭﺭﺷﮕﺎﻩ !
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﻣﯿﺰﺍﺭﻣﺶ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯﯼ !
ﺑﻌﺪﺷﻢ ﺭﻓﺖ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻣﯿﺰﺍﺭﻣﺶ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ !
ﻫﻤﻮﻧﺠﺎﻡ ﯾﮑﯿﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻪ ﺑﺮﻩ ﺳﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ !
ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﺎ !
::
::
ﻋﻄﺴﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﺎﺷﻪ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺯﻫﺮ ﻣﺎﺭﻩ ﻧﻪ ﻋﺎﻓﯿﺖ ﺑﺎﺷﻪ
::
::
یه سری شدیدا به عینک نیاز دارن ، واسه اینکه گوشامونو خیلی دراز میبینن !
::
::

رفتم بانک به تحویلدار گفتم : میخوام یه حساب مشترک باز کنم !
میپرسه با کی ؟
گفتم : با یکی که خیلی پول داره . . .
گفت : خودتو مسخره کن !
اعصابا هم ضعیف شده ، ملت کارشونم درست انجام نمیدن !
::
::
یک منبع ناشناس که نخواست نامش فاش شود ، خبری را اعلام کرد که نخواست پخش شود !
::
::
گاهی انقد تو کارام “ دس دس ” میکنم که یهو اطرافیانم پا میشن شروع میکنن رقصیدن . . .
::
::
بدیه هدفون اینه که هر وقت میزنم به گوشم ، با نگا کردن به چشم اطرافیام احساس میکنم وارد یه بازیه کثیف شدم که خودم ازش خبر ندارم همش استرس میگیرم
::
::
پشت نویسی کارت عروسی یارو :
جناب آقای بزرگ زاده به اتفاق خانواده محترم ، به جز پسر وسطی بیشعور الاف معتاد بی سواد !
خاک تو سرتون با این بچه بزرگ کردنتون ، اصلا نمی خواید بیاید !
::
::
چرا از همون ماده ای که تو شامپو بچه استفاده میکنن که چشمو نمیسوزونه تو شامپوی ماها استفاده نمیکنن ؟
چشِ ما چشِ سگه ؟
::
::
ﻳﻪ ﺭﻭﺯ ﻳﻪ ﭼﻴﻨﻴﻪ ﻣﻴﺮﻩ ﺑﺎﻻﻱ ﮐﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻣﻴﺰﻧﻪ : ﻫﻴﻦ ﺗﺎ ﺳﺎﻭ ﻻﻭ ﺗﺴﻴﻦ ﺷﻴﻦ !
ﻳﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﺍﺯ ﮐﻮﻩ ﺻﺪﺍ ﻣﻴﺎﺩ :
کصافط خیلی ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ؛ ﻳﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﻳﮕﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﻦ
::
::
یه مثل جدید هست که میگه :
حق ﺑﻪ حقدﺍﺭ نمی ﺭﺳﻪ ، ﺣﻖ ﺑﻪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ، ﺷﺎﻧسدﺍﺭ ، ﭘﺎﺭﺗﯽ ﺩﺍﺭ ، ﮔﺮﺩﻥ ﮐﻠﻔﺖ ﺩﺍﺭ ﻣیرﺳﻪ !
::
::
دم زندگی گرم یه عمره داره بدون گارنتی مارو سرویس می کنه !
::
::
ﺑﺎﺑﺎ : ﻣﻨﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﻳﺎ ﻣﺎﻣﺎنُ ؟
ﺑﭽﻪ : ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﺎﺗﻮنُ !
ﺑﺎﺑﺎ : ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﻩ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺗﻮ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻯ ؟
ﺑﭽﻪ : ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ !
ﺑﺎﺑﺎ : ﺧﻮﺏ ﺍﻳﻦ ﻳﻨﻰ ﺗﻮ ﻣﺎﻣﺎﻧﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﺩﻳﮕﻪ ؟!
ﺑﭽﻪ : ﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺑﺎﺑﺎ : ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﻩ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﺗﻮ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻯ ؟
ﺑﭽﻪ : ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ
ﺑﺎﺑﺎ : ﭼﺮاﺍ ؟
ﺑﭽﻪ : ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻼً ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﺎﺑﺎ

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
پاتوق نوجوونای بیکار تابستونی ما در این مکان جالب ترین ها رو برای شما به ارمغان می آوریم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 49
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 42
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 44
  • بازدید ماه : 44
  • بازدید سال : 46
  • بازدید کلی : 6,355